31 décembre 2013
رقص
هیچ عـیبی نـدارد گــر که با ما برقصـــی
جشنِ ما را بگریی، مرگِ ما را برقصــی
تو: پر از بی قراری، من: دل از دست داده
من چو وارونه شمعی، تو «نه پروا» برقصـــی
گر پرت سوخت باید، فکر پرواز باشی
گر سـرت نیست حتی، بر سر پا برقصـــی
هر چه آید خوش آید ...، هر که گوید بگوید
مثل مجنون بخوانی، مثل لیلا برقصی
باز هم احتمالن کار داده ست دستت
عشق ـ اما مهم نیست، سعی کن تا برقصی
هی بخوانی بخوانی ...، از سر صبح تا شب
باز در پرده شب غرق رؤیا برقصـــی
هی هی و های و هو هو، حق به حق گوی : کو کو
صبح ها ذکر گویی، نیمه شبها برقصی
هیچ فرقی ندارد سیصد و شصت و شش شب
گر خـــــدا را بخـوانی، یا خـــــدا را برقصـــی
22 novembre 2013
در آینه
من آمدم ولی تو نبودی در آینه
در را به روی من نگشودی در آینه
کی می توان به دیدن چشمت امید داشت
وقتی که هیچ رخ ننمودی در آینه ؟
دلگیرم از سکوت تو، دلگیرم از خودم
وقتی که نیست هیچ سرودی در آینه
تکلیف من ز چشم تو ای ماه روشن است
بی عشق مانده ام به چه سودی در آینه ؟
بردار از میان من و دل حجاب را
تا بشنویم گفت و شنودی در آینه
آیینه هست و من، من و آیینه، رو به رو
تصویرهای مات و کبودی در آینه
چیزی بگو تمام شود کار عشق من
که آتش...، که شب...، که آه...، که دودی... در آینه
شعرم دوباره رنگ خداحافظی گرفت
می بینمت دوباره به زودی در آینه ؟
در را به روی من نگشودی در آینه
کی می توان به دیدن چشمت امید داشت
وقتی که هیچ رخ ننمودی در آینه ؟
دلگیرم از سکوت تو، دلگیرم از خودم
وقتی که نیست هیچ سرودی در آینه
تکلیف من ز چشم تو ای ماه روشن است
بی عشق مانده ام به چه سودی در آینه ؟
بردار از میان من و دل حجاب را
تا بشنویم گفت و شنودی در آینه
آیینه هست و من، من و آیینه، رو به رو
تصویرهای مات و کبودی در آینه
چیزی بگو تمام شود کار عشق من
که آتش...، که شب...، که آه...، که دودی... در آینه
شعرم دوباره رنگ خداحافظی گرفت
می بینمت دوباره به زودی در آینه ؟
6 octobre 2013
هایکو
Traduits du français par Mohsen Farsani
Le serpent s’est enfui
Le regard qu’il m’a jetéLe serpent s’est enfui
Est resté dans l’herbe (Kyoshi)
مار گریخت
هنوز میان علف هاست
زهرچشمش
***
La rivière en été
Malgré le pont
Le cheval traverse dans l’eau (Chiyo ni)
رود در تابستان
با وجود پل
گذر اسب از آب
***
Poursuivie
La luciole
Se cache dans la lune (Ryota)
تعقیب
کرم شبتاب پنهان
در ماه
***
Sur mes pieds fatigués
Une libellule
S’est posée (Santoka)
می نشیند
بر پاهای درمانده ام
سنجاقکی
***
Sur la cloche du temple
Endormi
Un papillon (Buson)
به خواب رفته
بر ناقوس معبد
پروانه ای
منبع
1. QUELLE CHALEUR, haikus d'été, poèmes choisis et traduits du japonais par Cheng Wing fun & Hervé Collet, Moundarren, Paris 2006.
2. ON SE LES GELE, Idem, 2004.
Inscription à :
Articles (Atom)